من راهی را می روم که همگان رفته اند
و آسمان صبوری را می بینم که هنوز
نگاه های حریصانه زمین را تحمل میکند من راهی را می روم که دیروز کسی از آن عبور کرده است
و به گدایی می اندیشم که دیروز
نیز سکه های ترحم را در جیب نهاده است
از زیر درختی عبور میکنم و برگ خشک شده ای را زیر پا می فشارم
برگی که دیروز نیز زیر پای فشرده شده است
من راهی را می روم که همگان رفته اند
اما مانند همگان بی اعتنا از کنار کوچه ها نمی گذرم
من
به یک پس کوچه تنها سلام می دهم
happy birthy day BAGHROYAHA
دوستت دارم تو می خواهی مرا
باز می ترسم نمی دانم چرا
وای اگر روزی فراموشمم کنی
با غم هجران هم آغوشم کنی ................
سلام. خوبی؟ امروز جشن تولد باغ رویاها هستش خوشحال میشم سری به باغ رویایی ما بزنی
دوست خوبم سلام
من هم تولد وبلاگتون رو تبریک میگم
می خواستم اینو تو وبلاگتون بنویسم اما انگار لینکو اشتباه دادید
بهر حال سبز باشید و پایدار
قشنگ بود!!!!!
به نظرم اگر اون فعل هایی رو که تو می خوای انجام بدی رو آینده کنی و اون یکی فعل ها رو دست نزنی یه تضاد قشنگ درست میشه!
البته این یه نظر شخصیه!!!!!!
مثلا :
من راهی را خواهم رفت که همگان پیموده اند !
سلام حالت خوبه؟ این اشعار ماله خودته ؟؟؟؟؟
باریکلا خیلی داری پخته تر کار میکنی
بازم تلاش کن.
داداش سیاوش
کار خوبی میکنی
سلام عزیز
ممنون که به من سر میزنی
مطلبت فوق العاده بود
سال نو مبارک
سلام
آتنا من بالاخره راز پست های خالی تو رو نفهمیدم!
برای خاله ات خیلی متاسفم!!!!!
امیدوارم که روحش شاد باشه!
سلام..
خوبین...
وبلاگ موفقی خواهید داشت...
امیدوارم همیشه موفق باشی و زیبا بنویسی... الانش عالی هستی...
دوست کوچک شما شهیاد خواستین سر بزنین خوشحال میشیم...
نظر یادت نره ها
یا حق
سلام آتنا.. من چه کار خوبی کردم؟ در ضمن عید شما هم مبارک .. راستی تو شعر پایینی؛ گریه نکن به حال من تنها امید زندگی ؛ منظورت از امید زندگی آیا همون بازیگر تلویزیونه؟ ممنون که سرزدی راستی برو توی وب دیگم و بگو
سلام عزیز
سال نو مبارک
به ما هم سر بزن
سلام
آتنا من خودم به شخصه عاشق این زرنگ بازی های ایرانیام ... انصافا خیلی با حالیم !